پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 118154
مشکل جامعه بالا رفتن سن ازدواج است/ در مساله جمعيت بايد به سمت تعادل برويم/بي سليقگي‌هايي درزمينه سياست‌‏هاي فرزندآوري وجود دارد
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 1304

به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، محمد ميرزايي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران و رئيس انجمن جمعيت شناسي ايران در گفت‌و‌گوي مشروح با شبکه اطلاع رساني دانا گفت: جمعيت شناسان به اين نتيجه رسيده اند که ميزان باروري کل برابر است با تعداد نوزادان زنده اي که يک زن در تمام دوران بارداري اش به دنيا مي آورد که تابعي از سطح مرگ و مير هم هست، به اين مفهوم که هرچه ميزان مرگ و مير بالا باشد بايد اين نرخ بالاتر باشد.

وي افزود: درحال حاضر به دليل پايين بودن ميزان مرگ و مير نوزادان، اگر 2.1 فرزند به دنيا بيايد کافي است تا در دراز مدت نرخ رشد به کمتر از صفر نرسد بنابراين به اين ميزان رشد، حد جانشيني جمعيت مي گويند يعني با اين ميزان رشد جمعيت جانشين پيدا مي کند.

رئيس انجمن جمعيت شناسي ايران درباره اينکه عده اي معتقدند اگر نرخ باروري در جامعه اي 2.1 باشد، افراد آن جامعه ثابت مي مانند و پس از دو نسل نرخ رشد جمعيت به صفر مي رسد، خاطرنشان شد: اين طور نيست که همان سالي که نرخ باروري به 2.1 يا حتي کمتر از آن (اتفاقي که در دهه اخير در ايران هم افتاده است) برسد، رشد جمعيت صفر شود؛ اين اتفاق حدود نيم قرن طول مي کشد که کشوري که سطح جانشيني اش به سطح 2.1 رسيده است رشد جمعيتي آن به صفر برسد.

ميرزايي يادآور شد: تجربه دنيا نشان داده است که جمعيت يک حالت خود تعادلي دارد و اين طور نيست که مردم نسبت به موقعيت خود بي‌تفاوت باشند.

وي تصريح کرد: دنيا يک تجربه رشد جمعيتي بسيار بالا را در طي 150 سال اخير طي کرده است که علت اصلي آن کاهش اساسي و مستمر مرگ‏ و مير به خصوص نوزادان و اطفال بوده جمعيت دنيا تا سال 1840 هنوز به 1 ميليارد نرسيده بود؛ بنابراين اتفاقي که در طول تاريخ يک بار روي داده، در طول 170 سال گذشته 7 بار تکرار شده است؛ به اين معني که 7 بار به جمعيت دنيا، ميلياردي اضافه شده است.

رئيس انجمن جمعيت شناسي ايران بيان داشت: در کشور ما نيز در سال 1300 جمعيت به سختي به 10 ميليون نفر مي رسيد، ولي در حال حاضر حدود 80 ميليون نفر جمعيت داريم و بنابراين در اين 90 ساله جمعيت ما 8 برابر شده است و اين شتاب ناشي از رشد سريع جمعيتي طي چند دهه تأثيرش را بر روي ساختار سني جمعيت مي گذارد. بنابراين ما بايد اين را هم در نظر داشته باشيم که يک دوره جهش رشد جمعيتي را پشت سر گذاشته ايم و بحمدلله در حال حاضر هم به اين صورت نيست که دچار فقر جمعيتي باشيم.

اين استاد دانشگاه نرخ باروري را در حال حاضر در ايران چيزي حدود 1.8 تا 1.9 دانست و اظهار داشت: اين موضوع در سطح خرد جاي نگراني دارد ولي در سطح کلان، ما جايگاه بسيار خوبي داريم. به طوري که جمعيت ما حدود78 ميليون نفر، ميزان رشد جمعيتي ما 1.3 درصد و بر اساس آمار هاي ثبت احوال در سال گذشته، بيش از يک ميليون و چهارصد هزار ولادت داشته‌ايم و کمتر از چهارصدهزار نفر فوت و اين به مفهوم اين است که سالانه بيش از 1 ميليون نفر به جمعيت ايران در حال اضافه شدن است و اين تقريبا همان روندي است که ما از سال 1335 تا کنون داشته ايم و بر اساس آمار تا آخر دهه 1390 نيز سالي يک ميليون نفر به جمعيت ما اضافه خواهد شد و ما به 85 ميليون نفر جمعيت خواهيم رسيد.

وي اضافه کرد: از نظر ساختار سني نيز در شرايط پنجره جمعيتي و فرصت طلايي جمعيت هستيم و به همين منظور با اين تفاسير که ما درحال حاضر دچار بحران کاهش جمعيت هستيم، کاملا مخالفم.

رئيس انجمن جمعيت شناسي ايران يادآور شد: ما درسطح کلان در بهترين وضعيت جمعيتي هستيم و از آن رشد بسيار شتاباني که در دهه 60 دچار شده بوديم، خارج شديم، به طوري که ما مي بينيم وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم در حال حاضر از شرايط موجود ابراز رضايت مي‌کنند و معتقدند از زير فشار خارج شده اند.

وي با اشاره به مخاطره آميز بودن نرخ باروري زير سطح جانشيني براي 40 سال آيند، اذعان کرد: دلايلي متوجه اين روند امروز بوده است، به طور مثال رشد منفي اقتصادي دهه 1380 و همين طور برخي بي‏‌سليقگي‌‏ها در زمينه فرزندآوري تأثير داشته است به گونه اي که سن ازدواج را بالا برد و جوانان به دليل فشار اقتصادي نمي توانستند ازدواج کنند و سن ازدواج براي پسران حدود 28 سال و براي دختران حدود 24 سال شد.

اين جمعيت شناس افزود:  اگر مسؤولان بتوانند با فراهم کردن شرايط لازم براي جوانان نظير بهبود وضعيت اشتغال و مسکن در آسان کردن ازدواج گام‌هايي را بردارند و در نتيجه اين اقدامات، سن ازدواج 2 سال کاهش يابد، مطمئنا نرخ باروري به بالاي 2.1 خواهد رفت. بنابراين بهترين اقدام اين است که ما با برنامه ريزي درست بتوانيم جلوي اين روند را بگيريم و اجازه ندهيم که به رشد جمعيتي صفر برسيم، نه اين که دائما فقط با حرف زدن هشدار بدهيم که در 40 سال آينده رشد ما به صفر خواهد رسيد.

ميرزايي اظهار داشت: براثر آن رشد شتابان جمعيتي دهه 60- که ما از آن عبور کرديم-، حدود يک سوم جمعيت ما در سن 25 تا 40 ساله است و همين ها کساني هستند که مسکن، شغل و ازدواج مي خواهند و ما موظفيم براي اينها برنامه ريزي کنيم و تلاش کنيم که آنها را توانمند کنيم که در اين صورت زودتر ازدواج مي کنند و زودتر بچه دار خواهند شد و اگر سالخورده هم بشوند باز هم توانمند خواهند بود.

وي با اشاره به اينکه بايد در ابتدا حوزه مسائل را از يکديگر تفکيک کنيم، تصريح کرد: به طوري اين تفکيک انجام شود که مسائل سطح کلان بيشتر به دولت و مسئولين مربوط  شود و در سطح خرد به خانواده ها مربوط شود و بحث فرزند آوري خصوصي ترين موضوع است در يک خانواده و اين زوجين هستند که تصميمي براي بچه دار شدن بيشتر نداشته‌اند. کسي در ايران نمي توانسته و نمي تواند مردم را مجبور به انجام کاري کند.

وي در ادامه افزود:  البته بي سليقگي هايي رخ داده است و به عنوان مثال بيمه نکردن فرزندان سوم به بعد که در گذشته رخ داد را مي توان جزء آن محسوب کرد. اما نمي شود خيلي روي اين گونه مسائل مانور داد و نتيجه آن اقدامات را وضعيت فعلي دانست. بلکه در مقابل ما بايد براي بهبود وضعيت کنوني، خانواده ها را ترغيب کنيم به فرزند آوري و مشکل در حال حاضر آنهايي نيستند که ازدواج کرده ‏اند ، بلکه مشکل افرادي هستند که ازدواج نکرده ‏اند و در واقع مشکل بالارفتن سن ازدواج است.

عضو هيئت علمي دانشگاه خاطرنشان شد: نرخ پايين جانشيني يک چالش در سطح خرد است که نياز به برنامه ريزي دارد و راهکارهايي نظير تسهيل ازدواج و توانمند سازي جوانان مي توانند اين روند را بهبود ببخشند. ولي در سطح کلان از نظر ويژگي‌هاي جمعيتي در نقطه خوب و مطلوبي هستيم. به طوري که تعداد جمعيت، رشد و ساختار سني ايده آلي داريم و حتي چين و ژاپن هم در همچين شرايط ايده آلي که در حال حاضر ما حضور داريم( پنجره فرصت طلايي جمعيتي) به جهش اقتصادي دست يافتند و من مطمئنم که انشاالله در دهه اول قرن پانزدهم (1400 هجري خورشيدي) اين جوانان به پختگي لازم مي رسند و به سنين بالاي 30سال مي رسند و ما هم آن جهش اقتصادي مطلوب را خواهيم داشت.

وي در پاسخ به اين سوال چرا با وجود پيش بيني در برنامه هاي توسعه براي رسيدن به نرخ 2.1 نرخ باروري در سال 1390، در سال 1379 به آن رسيديم، گفت: جامعه ما تقريبا از سال 1335 تا 1345 رشدي در حدود 3 درصد را تجربه کرد که اين ميزان رشد بالا و تا حدودي انفجاري است. به همين منظور در سال 1346، يک برنامه تنظيم خانواده طرح‌ريزي شد که تا سال 1355 بتوانند نرخ رشد سالانه جمعيت را به 2 درصد کاهش دهند. البته اين برنامه ريزي به دلايلي، خيلي موفق نبود و در نهايت اين نرخ به 2.7 رسيد. پس از انقلاب نيز بين سال هاي 1357 تا 1364 به دليل شرايط ويژه اي که وجود داشت خيلي به بحث تنظيم خانواده توجه نشد و باروري به شدت بالارفت و رشد طبيعي جمعيت بدون درنظر گرفتن مهاجرت در حدود 3.2 درصد شد. که با اين نرخ رشد جمعيت هر 20 سال يکبار دوبرابر مي شود و اگر آن نرخ رشد تا حال ادامه مي يافت چيزي حدود 130 ميليون نفر جمعيت داشتيم و اين مي توانست مسائل گوناگوني را بوجود بياورد. به همين منظور در اولين برنامه توسعه بعد از انقلاب بحث تنظيم خانواده در برنامه ها گنجانده شد. به اين ترتيب جامعه ما که از تنظيم خانواده قبل از انقلاب پيش زمينه‌هايي را داشت و حکومت قبلي زيرساخت هاي آن را تهيه کرده بود، پس از انقلاب نيز که دست اندکاران سياست هاي تنظيم خانواده داراي درجه هايي از مقام اجتهاد بودند موانع قبلي را از ميان برداشتند و مردم ديگر به دليل مسائل عقيدتي و ديني مانعي را در مقابل خود نمي ديدند و همه اينها مؤثر بود در روند سريعي که موجب شد ما قبل از پيش بيني ها در برنامه هاي توسعه به نرخ 2.1 برسيم و بعد از آن نيز در حال حاضر اين نرخ به 1.8 برسد. اما باز هم من تأکيد مي کنم که در نهايت اين مردم هستند که تصميم مي گيرند چه زماني فرزند بياورند و چند فرزند داشته باشند.

وي افزود: در مجموع مي توان گفت، درست است که ما با سرعت نسبتا زيادي اين کاهش نرخ باروري را تجربه کرده ايم اما نمي توان شخص يا مجموعه اي را مقصر اين قضيه دانست و اين مردم بودند که اين تصميم را گرفتند و با توجه به شرايط اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن زمان، در واقع زمان بندي فرزندآوري خود راتنظيم کردند و در آينده نيز با برنامه ريزي درست و تغيير نگرش مردم اين وضعيت تغيير خواهد کرد. به عنوان مثال ممکن است که يک خودرو در يک پيچ شديدي به قدري از سرعت خود بکاهد که متوقف شود اما مجددا به حرکت درخواهد آمد.

ميرزايي تصريح کرد: اين سرعت کاهش نرخ مواليد استثنايي بوده است و البته در همان سال 1379 انجمن جمعيت شناسي ايران اولين هشدار را  نسبت به اين کاهش نرخ مواليد داد و خيلي از کساني که درحال حاضر سنگ کاهش باروري را به سينه مي زنند به هيچ عنوان اين مسأله را قبول نمي کردند. بنابراين اين هشدارها لازم است اما نبايد خيلي روي آن غوغا کرد و بايد به صورت معقول براي آن برنامه ريزي کرد.

وي در پاسخ به اين سوال که آيا ما در حالت بحران جمعيتي قرار داريم، اظهار داشت: در سطح کلان ما مي توانيم بگوييم که در حالت عروسي جمعيتي هستيم  و ما بي دليل اين عروسي را تبديل به عزا کرديم ولي در سطح خرد اين چالش باروري زير سطح جانشيني را داريم که بايد براي آن برنامه ريزي کنيم و خوشبختانه حدود يک دهه است که کاهش باروري متوقف شده است و روي 1.8 ثابت مانده است و اين نشان مي دهد که ديگر ميل به کاهش وجود ندارد و جامعه موقعيت فعلي را تشخيص داده است و به نوعي احساس خطر کرده است و ما بايد برنامه ريزي کنيم تا اين نرخ برسد به چيزي حدود 2.2 يا 2.3 که ما دچار رشد صفر يا منفي نشويم

رئيس انجمن جمعيت شناسي ايران درخصوص علت تاکيد بر روي مساله جمعيت در ايران و اينکه آيا جمعيت عامل قدرت يا توسعه يافتگي است، گفت: در اروپا که داراي 48 کشور است ، تنها دو کشور روسيه و آلمان جمعيتي بيش از جمعيت ايران را دارند، ساير کشورها جمعيتشان از ايران کمتر است و ما مشاهده مي‌کنيم که آنها بدون مشکلي در حال زندگي کردن هستند و اينطور نيست که صرفاً تعداد زياد جمعيت عامل قدرت باشد. البته تعداد جمعيت مي تواند در ميزان شور و هيجان و پويايي مؤثر باشد و ما دراين حد را داريم و از اين بابت مشکلي نداريم. اما اگر بررسي کنيم مشاهده مي کنيم که در چند سال اخير به مشکلات متعدد اقتصادي و زيست محيطي دچار شده ايم و اينها مي تواند تا حدودي تحت تأثير عامل فشار جمعيت هم بوده باشند. بهترين کار و در واقع وظيفه مسئولين اين است که کمک کنند جامعه در همه ابعاد به سمت تعادل حرکت کند، به همين منظور در بعد جمعيت نيز بايد به سمت تعادل حرکت کنيم. قدرت در کيفيت است و آنطور که فقط در جمعيت باشد خير؛ و در واقع جمعيت بايد در حدي باشد که کشور در محافل بين المللي داراي وجهه باشد که الحمدلله از اين نظر نيز ما جايگاه خوبي داريم و رتبه 17 ام را در دنيا داريم.

وي خاطرنشان شد: مسير 14 گانه اي که مقام معظم رهبري مشخص کردند کاملا منطقي و معقول است و خيلي مي تواند راهگشا باشد و ما بايد مبنا را بر آن قرار دهيم. بنابر آنچه که ايشان فرمودند؛ چند بند از آن بر روي مسئله بهداشت مادر و کودک است و هرچيزي که بخواهد به اين 14 اصل خدشه وارد کند، خلاف است. همچنين اگر در اين راستا حرکات مبالغه آميز انجام شود و مشکلاتي براي اقشار مختلف نظير جامعه پزشکان بوجود بيايد، مي تواند پيامدهاي خيلي منفي داشته باشد.

ميرزايي تصريح کرد:  شخصاً با اينکه تنظيم خانواده، صرفا به سمت سياست هاي پزشکي و دارويي پيش برود و اين که از اين طريق کنترل جمعيت انجام شود، مخالفم، اما گاهي اوقات مداخله‏ هاي پزشکي در زمينه‏ هاي مرتبط با باروري براي سلامت مادر و خانواده ضروري و واجب است و نمي توان کار ديگري انجام داد و بنابراين پزشک بايد اين قدرت را از لحاظ قانوني داشته باشد تا بتواند دستورالعمل هاي لازم را صادر و عملي کند.

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html